معنی پرده توری

فارسی به انگلیسی

لغت نامه دهخدا

توری

توری. (ص نسبی، اِ) منسوب به تور، نوعی پارچه. پارچه ٔ لطیف و متخلخل و مشبک که حاجب ماوراء نیست و از آن جامه و پرده و یراق جامه کنند. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا).

توری. (ص نسبی) تورانی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ترکمان و ترک و مغول. (ناظم الاطباء). منسوب به تور (توران):
به گیتی نداند کسی همنبرد
ز رومی و توری و آزادمرد.
فردوسی.
بر اوی اندر آمد دودیده پر آب
همان زین توری شدش جای خواب.
فردوسی.
یکی چتر توری برآمد ز دور
گرفته ز هر سو سواران تور.
فردوسی.
بپوشید جاماسب توری قبای
فرودآمد از کوه بی رهنمای.
فردوسی.


چراغ توری

چراغ توری. [چ َ / چ ِ] (اِ مرکب) نوعی چراغ نفتی تلمبه ای که شعله ٔ آن با توری مخصوص محصور میشود. قسمی چراغ نفتی ساخت فرنگ که با تلمبه و بی تلمبه و با لامپ و بدون لامپ آن مورداستعمال است و بر روی شعله ٔ آن یکنوع توری مخصوص و نسوز تعبیه شده که نور چراغ را قویتر و سفیدرنگ تر منتشر میکند. چراغ زنبوری. رجوع به چراغ زنبوری شود.

گویش مازندرانی

توری

توری همان تبری است که حرفب به و تبدیل شده است، اهل تبرستان...

از الحان و مقام های قدیمی منطقه مازندران


تور توری

دیوانگی

فرهنگ فارسی هوشیار

توری

نوعی پارچه، پارچه لطیف و مشبک و از آن جامه و پرده و یراق جامه کنند

فارسی به عربی

توری

شبکه

نام های ایرانی

توری

دخترانه، گیاهی درختچه ای و زینتی از خانواده حنا که گلهای خوشه ای بنفش و تاج گسترده دارد

ترکی به فارسی

پرده

پرده

تعبیر خواب

پرده

پرده نو پادشاه رانیکو است و رعیت را بد بود و پرده کهنه به همه حال نیکو نباشد. - جابر مغربی

هر که پرده در خواب دید بر در آویخته، اگر تنگ است و اگر ستبر، غم و اندوه است و ترس و بیم در کارها. اگر پرده بر در سرائی بزرگ بیند، یا بر در مسجد یا در میان بازار غم و اندوه بود و ترس عظیم. ابراهیم کرمانی گوید: اگر بیند پرده ضایع شد، دلیل که خداوندش از غم و اندوه فرج یابد و از ترس و بیم ایمن شود و چون پرده بیند و معروف نبود، غم و اندوه صعب تر است، اگر معروف بود آسانتر است. - محمد بن سیرین

واژه پیشنهادی

چراغ توری

زنبوری

معادل ابجد

پرده توری

827

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری